سربازان ولایت
یا صاحب الزمان
یا صاحب الزمان
جمعه 02/06/17
وظیفه اصلی منتظران ظهور چیست؟
افرادی که در جرگه منتظران ظهور امام مهدی (عج) قرار دارند، قطعاً دارای وظایفی هستند که باید در دوران انتظار انجام دهند. انتظار ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) به دو گونه است، یکی انتظار اعتقادی و شعاری و دیگری انتظار عملی و فراهم کردن زمینه ظهور آن حضرت. اما آنچه مهمتر و مأموریت اصلی منتظران ظهور است، انتظار عملی و زمینهسازی برای برپایی حکومت عدل جهانی در ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
علی بن محمد از محمد بن علی بن ابراهیم و او از عبدالله بن صالح نقل میکند که گفت: امام زمان (عج) را در کنار حجرالاسود مشاهده کردم که مردم همگی جذب نورانیت وجود او شده بودند، در حالی که ایشان را نمیشناختند چنین مجذوب بودند.
جمعه 02/06/17
سلام من به حسین به کربلای حسین
تمام عالم امکان شود فدای حسین خدا به پنجه مشکل گشای اصغر داد
تمام سلطنت خویش در ازای حسین
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
خدا بلند نمود است آن لوایی که منقش است و به صاحب اللوای حسین
حسین پشت سر مادر است در محشر
به هر که اهل بهشت است در قفای حسین
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیر مصطفی نبود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
به رغم سکه اصحاب کهف معتبر است
هنوز در همه جا سکه بلای حسین
مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
مگر که کهنه پیرهن به پیکرش روا نبود
يا حسین
جمعه 02/06/17
خیلی خیلی دورم از تو ای مولا
دوس دارم باشم شبیهت توو دنیا
برا اطاعتِ از خدا حسین
ایستادی جلوی ظالما حسین
امام منی و با توام همیشه یا حسین
کاش مرد خدا بشم، اهل کربلا بشم
قربون شما بشم
«عاشقتم ای امام حسین»
مثل قاسم، مثل گلهای یاست
من شدم شاگرد رزم عباست
پهلوونی که گفت حرفای امام
توو سختی و خوشی رو دو تا چشام
هرچی همه بگن، امر اون مهمتره برام
کاش عین سقا بشم، خیلی با وفا بشم
قربون شما بشم
«عاشقتم ای امام حسین»
نیمه شب هر کس که اهل سجادهاس
روز روشن تووی میدون آمادهاس
چه شیرینه دعا نیمهی شبا
چه شیرینه مناجات با خدا
اونجوری که امام زین العابدین زده صدا
کاش دور از ریا بشم، مشتاق دعا بشم
قربون شما بشم
«عاشقتم ای امام حسین»
هرکی توو فکر ظهور دلداره
توو عمل باری براش برمیداره
همون آقا که توو خونهی خدا
به کوری چشای سعودیا
با صوت حیدریش عالمی رو میزنه صدا
کاش یار شما بشم، سردار شما بشم
قربون شما بشم
جمعه 02/06/17
با آن زهرایی می شوم
من حجاب دارم چون مایه ی ارامش و حفظ امنیت من است و یکی از دستورات دینی من است
من حجاب دارم چون با حجاب زیباتر می شوم.چون حجابم تیری ست برای چشمهای مزاحم.چون حجابم نشان می دهد فقط برای همسرم هستم.حجابم لبخند رضایت خدا و امام زمان و همسرم است.
یادگار مادرم زهراست
♥من حجــآبـــ دارم چون معتقدم خدا حجــاب را دوست دارد و خانمی که حجاب ندارد خدا را هــم ندارد چون میدونه خدا حجاب رو دوست دارد ولی این کارو انجام نمیده .♥
من حجاب دارم چون خود را از گزند هرزگران مصون نمایم
من حجاب دارم چون حجاب لوحیست که بر ان نوشته اند از نگاه دیگران بی نیازم حجاب شعاریست که فریاد میزند مرا بخاطر انسانیتم بخواهید نه برای ظاهر و صورت
من حجابم رادوست دارم چون حجاب همچون مرواریدی درصدف مرا از دیدنامحرمان ونا پاکان محفوظ میدارد .
سیاهی چادرم مرا از همه مداد رنگی های متحرک در خیابان جدا میکند.
من حجاب دارم چون پرچم مسلمان بودن و تاج بندگی من است.
من حجاب دارم تا بگویم من با تمام ظرافتهام، با تمام زیباییم یک انسان هستم نه وسیله دست انسانها.
من حجاب دارم چون می خواهم همانند پرندگان آزاد باشم و در آسمان آبی بندگیم پرواز کنم.
من حجاب دارم چون خون شهدا برایم ارزشمند است
من حجاب دارم چون حجاب من مجهز به آنتی ویروس هوس و وسوسه است.
من حجاب دارم چون تاج بندگی من است، ان را با افتخار می پوشم برای اینکه بنده ی مارکدار خدا باشم
من حجاب دارم چون… میدانم کسی که دیوار خانه ی خود را کوتاه بگذارد دزدان هم به حریمش دست درازی میکنند…
من حجاب دارم چون کسی را به خاطر نگهداری جواهرآلاتش سرزنش نمی کنند
زیباترین ترنم برای یک دختر است زیبایی دختر محجبه به حجابش است
ادامه ی مسیر فاطمه س است
من حجاب دارم چون معنیش اینه ورود اشخاص بیگانه به حریم شخصی من ممنوع چون حجابم یعنی آقا به من نگاه نکن…
منبع
جمعه 02/06/17
بسم الله الرحمن الرحیم
پیاده روی اربعین به این معنا است که ما با امام خود بیعت می کنیم که هر زمانی که او از ما خواست ما آماده ایم که جان خود را برای راه او فدا کنیم و در رابطه با آرمان های او همیشه گوش به فرمان باشیم.
اربعین حسینی نماد کشتی نجات است که هر مسلمانی را می تواند راهنمایی کند و پیاده روی اربعین راهی است که ما را به سعادت و آن کشتی نجات می رساند.
پیاده روی اربعین یکی از کارهایی است که می تواند با هر قدمش گناه های ما را پلک کند و بدی ها را از ما بشوید و اینگونه است که می توان به بهشت برین نزدیک شد زیرا هر انسانی گناهکار است و گناهانی دارد که مانع ورود او به بهشت می شوند اما خداوند با قرار دادن چنین واسطه هایی کار را برای انسان ها آسان کرده و نمی گذارد که انسان ها گیج و سردرگم شوند.
چهارشنبه 02/06/15
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و برای خدا وظیفه خود را به خوبی انجام داد، خداوند پاداش شهید را به او خواهد داد.» (نوادر راوندی، ص ۳۷ / بحار، جلد ۱۰۳، ص ۲۵۰)
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «آن هنگام که پوشش، سر زنی باشد، ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است، بیشتر است». (نورالشافی فی الفقه الشافعی)
دعای پیامبر نور و رحمت (ص): «پروردگارا، زنانی که خود را پوشیده نگه میدارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان». (مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۲۴۴)
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان باز دارید، که زنان هرچه پوشیدهتر باشند، سعادتمندتر هستند». (سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸)
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «برای زن، سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانهاش، لباسش را جمع و فشرده کند». (محمد محمدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص ۱۹ )
امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «برای زن مسلمان، جایز نیست که روسری (مقنعه) و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند». (وسایل الشیعه، جلد ۳۰، ص ۵۱۸۱)
امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «در مورد زینتهایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، صورت و کف دو دست است». (بحار، ج ۱۰۴، ص ۳۳ / قرب الاسناد، ص ۴۰)
رسول خدا (ص) فرمودهاند: «هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است؛ و همچنین زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیر شوهر نمیگذارد و در غیاب شوهر، خود را خوشبو نمیکند که اگر چنین کند، دینش را تباه و خدا را به خشم آورده است. برای زن، جایز نیست مچ پا را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد، اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است». (مستدرک حاکم، ج ۲، ص ۵۴۹)
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش، آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند».(بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵)
رسول خدا (ص) فرمودهاند: «بین مردان و زنان نامحرم، جدایی ایجاد کنید (تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند) زیرا
چهارشنبه 02/06/15
اربعین حسینی چهلمین روز پس از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورای سال ۶۱ق که با ۲۰ صفر مصادف است. براساس برخی از نقلها، اسیران کربلا روز ۲۰ صفر سال ۶۱ قمری در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا رفتند؛ البته گروهی از علما همچون شیخ مفید و شیخ طوسی تصریح کردهاند که اسرا در بازگشت از شام به مدینه رفتند. همچنین جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. براساس قول مشهور، سر امام حسین(ع)، در روز اربعین به بدنش در کربلا ملحق شد.
زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است و بنابر روایتی از امام حسن عسکری(ع) از نشانههای مؤمن دانسته شده است.
۲۰ صفر در ایران تعطیل رسمی است و شیعیان در این روز عزاداری میکنند. پیادهروی اربعین شیعیان به سوی کربلا، یکی از گستردهترین مراسم عزاداری شیعیان بوده و در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است.
چهارشنبه 01/07/27
از مباحث مهم در سیره امام علی(ع)، رفتار حضرت با دشمنان است. این بحث، هم از جهت دشمنشناسی و هم شیوه درست برخورد با دشمن را میآموزاند. امام علی(ع) با دشمنانی مواجه بود که پیامبر(ص) با این نوع دشمن مواجه نبود. پیامبر با کسانی مقابله کرد که با گفتار و رفتار خود زنده باد بت!! میگفتند اما امام علی(ع) با کسانی رو به رو بود که سابقه درخشانی در خدمت به اسلام داشتند! اهل عبادت و قرآن و شب زندهداری بودند؛ با این همه از روح مکتب بیخبر بوده و همین امور، زمینهساز مقابله آنان با حکومت عدالتگستر مولا علی(ع) شد. امام علی(ع) در حقیقت با نفاق پنهان مواجه بود و پرواضح است که برخورد با این دشمن به مراتب سختتر از برخورد با کفر آشکار است. بر این اساس است که امام علی(ع) برخورد با دشمنانی این چنین را از مفاخر خود برمیشمرد: «ایها الناس فانی فقات عین الفتنه و لم یکن لیجتری علیها احدٌ غیری بعد ان ماج غیهبها و اشتد کلبها؛ (1) مردم! این من بودم که چشم فتنه را درآوردم و کسی جز من جرأت بر آن نداشت؛ بعد از آن که امواج فتنه همه جا گسترده بود و هاری آن فزونی یافته بود.»
حکومت حدوداً پنج ساله امیر مؤمنان علی(ع) با سه جریان مخالف مواجه بود:
1- جاهطلبان و مقامپرستان که در خط مقدم بیعتکنندگان با مولا علی(ع) بودند و امید آن داشتند که از این راه بتوانند به دنیایی آباد و مقام و ریاستی که در پی آن بودند برسند، اما پس از آن که امام علی(ع) به حکومت رسید و ارزشهای الهی را به جای ارزشهای پوسیده جاهلی نهاد، از حکومت حضرتش مأیوس شده و شروع به مخالفت با آن نموده و علیه حکومت اسلامی امام علی(ع) شورش کردند. نام این گروه در تاریخ اسلام «ناکثین » - پیمانشکنان - میباشد.
2- ظالمانی که از حکومت پیشین بهرهها میبردند، دزدیها و غارتگریها مینمودند و از این راه اموال فراوانی به هم زده بودند و با سر کار آمدن حکومت عدل از این غارت گریها ممنوع گشته و به شدت با ستم آنان مبارزه شد. نام این گروه در تاریخ اسلام «قاسطین» است. «قسط » هم به معنای عدالت و هم به معنای ظلم و عدول از حق آمده است. راغب در مفردات میگوید: «قسط به معنی سهم و نصیب است و هرگاه سهم و نصیب دیگری گرفته شود، قسط به آن گفته میشود و این مصداق ظلم است.» (2)
3- کوتهفکران و متحجرانی که فقط ظاهری از دین را دیده بودند و حقیقت آن را نفهمیده بودند و به شدت بر عقیده باطل خود استوار بودند. اینان نیز سر شورش بر حکومت مولا علی(ع) برآوردند. نام این گروه «مارقین» است و نام دیگرشان خوارج که بعد از داستان حکمین، در صفین بر ضد امام برخاستند و پرچم مخالفت را برافراشتند. این واژه، از ماده «مروق» به معنای پرش تیر از کمان است. گویی آنها قبلا در دایره حق بودند ولی به خاطر تحجر و نادانی و خودخواهی از مفاهیم اسلامیو تعلیمات آن به دور افتادند.
این سه جریان مخالف را پیامبر گرامی اسلام(ص) در سخنان خود به صراحت پیشبینی فرموده بود: ابوایوب انصاری گوید: «امر رسول الله(ص) علی بن ابی طالب(ع) بقتال الناکثین و القاسطین و المارقین؛ پیامبر اکرم(ص) به علی(ع) دستور داد که با سه گروه ناکثین و قاسطین و مارقین پیکار کند.» خود حضرت نیز در خطبه شقشقیه با همین نام مخالفین خود را نام برده است:
«فلما نهضت بالامر نکثت طائفه و مرقت اخری و قسط آخرون…؛ (4) هنگامی که قیام به امر خلافت کردم جمعی پیمان خود را شکستند و گروهی به بهانهای واهی سر از اطاعتم پیچیدند و از دین خدا بیرون پریدند و دسته دیگری راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند.» تحلیل و بررسی عملکرد این سه جریان مخالف و موضع امام علی(ع) در برابر آنها، نقش ارزندهای در آگاهی امت اسلامی ما از جریانهای مخالف نظام و نیز الهامبخش نحوه برخورد با آنان خواهد بود. به یاری خداوند، بر آنیم که به تحلیل این سه جریان مخالف از دیدگاه مولا علی(ع) بپردازیم. در این مقاله به عنوان مدخل، بحثی پیرامون دشمنشناسی از دیدگاه مولی تقدیم میداریم.
دشمنشناسی
از اساسیترین شرایط موفقیت در تمامیعرصهها، شناخت دشمن است. در عرصه طبیعی، آدمی تا آنجا که دشمن را شناخته در دفع آن کوشیده و به موفقیت دست یافته است، ولی همین انسان ضربههای فراوانی از دشمن ناشناخته خود خورده است. به عنوان نمونه انسان از زمانی که دشمنی به نام میکرب را شناخت، به آسانی توانست در پی دفع آن برآید و همو چون نتوانسته است سرطان را بشناسد، هر روز قربانیهای فراوانی در این عرصه میدهد. در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی نیز شناخت دشمن نقش مهم و کلیدی دارد. بر این اساس است که بخش عظیمیاز آیات قرآن مربوط به معرفی دشمن است: معرفی شیطان، دشمنان انبیاء، کفار، مشرکان و منافقان و…
در روایتی از پیامبر گرامیاسلام(ص) میخوانیم: «الا و ان اعقل الناس عبد عرف ربه فاطاعه و عرف عدوه فعصاه؛ (5) آگاه باشید عاقلترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد و از او پیروی کند و دشمنش را نیز بشناسد و آن گاه نافرمانیش کند.» و در حدیثی دیگر از پیامبر اکرم(ص) آمده است: مردم اگر ده چیز را میشناختند سعادت دنیا و آخرتشان تأمین میشد؛ یکی از آنها شناخت ابلیس (دشمن) و یارانش میباشد. (6) امام علی(ع) در نهجالبلاغه شناخت دشمن را رمز بینش میداند: «و اعلموا انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی ترکه و لن تاخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه…؛ (7) و بدانید که رشد درنمییابید مگر که رشد وانهادگان را بشناسید و هرگز به کتاب خدا چنگ نمیزنید، مگر که فروفکننده آن را چنان که باید شناخته باشید.» و خود بخش عظیمیاز تلاش خویش را در دوره حکومت به افشاگری چهره دشمنان خود پرداخت.
اقسام دشمن
از طرفی از سخنان حضرت استفاده میشود که دشمن بر دو نوع است و دو نوع برخورد میطلبد:
1- دشمن آشکار.
2- دشمن پنهان.
از دیدگاه امام(ع) کمخطرترین دشمن، دشمنی است که دشمنی خود را آشکار کرده است؛ حضرت فرمود: «اوهن الاعداء کیدا من اظهرعداوته؛ (8) سستترین دشمنان کسی است که عداوتش را آشکار ساخته است.» «من اظهر عداوته قل کیده؛ (9) آن کس که دشمنیاش را اظهار کرده، توطئه و مکرش کم است.» و خطرناکترین دشمن دشمنی است که دشمنیاش را پنهان میکند، همان که قرآن کریم نامش را نفاق گذارده است. امام علی(ع) در این زمینه میفرماید: «شر الاعداء ابعدهم غورا و اخفاهم مکیده؛(10) بدترین دشمنان کسی است که عمیقتر بوده و بیشتر کیدش را مخفی میدارد. » در سخنی دیگر فرمود: «اکبر الاعداء اخفاهم مکیده؛ (11) بزرگترین دشمنان کسانیاند که حیله خود را بیشتر پنهان میدارند.» این دشمنی خطرناکترین دشمنیها است، و بدترین ضربه به مکتب از ناحیه اینان بوده است. امام علی(ع) در این زمینه میفرماید: «انما اتاک بالحدیث اءربعه رجال لیس لهم خامس: رجل منافق مظهر للایمان متصنع بالاسلام لایتاثم و لا یتحرج یکذب علی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم متعمدا فلو علم الناس انه منافق کاذب لم یقبلوا منه و لم یصدقوا قوله و لکنهم قالوا صاحب رسول الله(ص) رآه و سمع منه و لقف عنه فیاخذون بقوله؛ (12) افرادی که نقل حدیث میکنند، چهار دستهاند و پنجمینخواهد داشت: نخست منافقی که اظهار اسلام میکند، نقاب اسلام را به چهره زده، نه از گناه باکی دارد و نه از آن دوری میکند و عمداً به پیامبر(ص) دروغ میبندد. اگر مردم میدانستند که این شخص منافق و دروغگو است از او قبول نمیکردند و تصدیقش نمینمودند، اما چون از واقعیت او آگاه نیستند، میگویند وی صحابه رسول خدا است، پیامبر(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و مطالب را از او دریافت کرده است؛ به همین دلیل به گفتهاش ترتیب اثر میدهند.»
هشیاری در برابر دشمن
از نکاتی که امام علی(ع) در رابطه با دشمن بر آن تأکید دارد آن است که باید پیوسته هشیاری در برابر دشمن را حفظ کرد و هرگز نباید دشمن را کوچک شمرد: حضرت فرمود: «لا تستصغرن عدوا وان ضعف؛ (13) هرگز دشمن را کوچک مشمار، هرچند ضعیف باشد.»
دانی که چه گفت زال با رستم گرد دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
نیز فرمود: «لا تامن عدوا و ان شکر؛ (14) از دشمن در امان نباش، هرچند از شما سپاسگزاری میکند.» باید پیوسته دشمن را زیر نظر داشت که اگر لحظهای غفلت صورت گیرد، چه بسا ضربههای آسیبناپذیری از ناحیه دشمن وارد شود. امام علی(ع) فرمود: «من نام عن عدوه، انبهته المکائد؛ (15) کسی که از دشمن غفلت کند، حیلهها و کیدهای دشمن بیدارش خواهد ساخت.» حضرت در عهدنامه بعد از آن که مالک را سفارش به پذیرش صلح شرافتمندانه میکند، میفرماید: «و لکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدوربما قارب لیتغفل فخذ بالحزم و اتهم فی ذلک حسن الظن؛ (16) زنهار، زنهار سخت از دشمنت پس از پذیرش صلح برحذر باش، چرا که دشمن گاهی نزدیک میشود که غافلگیر سازد. بنابراین دوراندیشی را به کار گیر و در این موارد خوشبینی را متهم کن!»
و حضرت از ویژگیهای خویش را، همین هشیاری در برابر دشمن میداند و میفرماید: «و الله لا اکون کالضبع تنام علی طول اللدم حتی یصل الیها طالبها و یختلها راصدها؛ (17) به خدا سوگند من هم چون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانهاش به خواب رود تا صیاد به او رسد و دشمنی که در کمین او است، غافلگیرش کند (من غافلگیر نمیشوم).» سخن مولا (ع) ضربالمثلی است پیرامون سادهلوحی و آن این است: کفتار حیوان ابلهی است و به آسانی میتوان آن را شکار کرد؛ به این ترتیب که صیاد آهسته با ته پای خود یا قطعه سنگ یا چوب دستی به در لانه کفتار میزندو او به خواب میرود، سپس او را به راحتی صید میکند. حضرت(ع) در برابر این پیشنهاد که از تعقیب طلحه و زبیر صرف نظر کند، سخن فوق را فرمود و به حق پیشنهاد فوق بسیار سادهلوحانه بود، چرا که نقشه این بود که آنها بصره و سپس کوفه را در اختیار خود بگیرند و معاویه با آنها بیعت کند و در شام از مردم نیز برای آنان بیعت بگیرد و به این ترتیب بخشهای عمده جهان اسلام دراختیار جاه طلبان پیمانشکن قرار گیرد و تنها مدینه در دست علی(ع) بماند.
امام علی(ع) با آگاهی کامل از این توطئه به سرعت ابتکار عمل را در دست گرفت و نخستین توطئه و تلاش جداییطلبان را در نطفه خاموش ساخت و به آسانی بصره و کوفه و تمام عراق را نجات داد. این سخن امام علی(ع) درس است به همه زمامداران و مسئولان کشورهای اسلامیکه برای مقابله با خطرات دشمن گاه روزها، بلکه ساعتها و لحظهها سرنوشتساز است؛ نباید فرصت را به سادگی از دست بدهند و تسلیم پیشنهادهای سست عافیتطلبان گردند. امام(ع) افرادی که این لحظات حساس را از دست میدهند، به کفتار تشبیه کرده است. این تشبیه از چند جهت قابل توجه است: «کفتار» حضور دشمن را احساس میکند، ولی با زمزمههای او به خواب میرود؛ خوابی که منتهی به اسارت و مرگ او میشود. «کفتار» در خانه و لانه خود شکار میشود. «کفتار» حتی بدون کمترین مقاومت در چنگال دشمن گرفتار میگردد و به دام میافتد.
کسانی که فرصتهای زودگذر را با خوشباوریها یا ضعف و سستی یا تردید و تأمل از دست میدهند، هم چون کفتارند، به خواب میروندو در خانه و لانه خود به دام میافتند و مقاومتی نشان نمیدهند.این سخن بدان معنی نیست که بیمطالعه یا بدون مشورت و در نظر گرفتن تمام جوانب کار اقدام کنند، بلکه باید با مشاورانی شجاع و هوشیار مسائل را بررسی کرد و پیش از فوت وقت اقدام نمود. (18)
پینوشتها:
1) نهجالبلاغه، خطبه 93.
2) مفردات راغب، ذیل واژهی قسما.
3) مستدرک الصحیحین، ج 3، چاپ دارالمعرفه؛ اسدالغایه، ج 4، ص 33 و تاریخ بغداد، ج 13، ص 187، طبع دارلفکر.
4) نهجالبلاغه، خطبه 3.
5) بحارالانوار، ج 77، ص 179، و الحیاه ج 1، ص 36.
6) سفینهالبحار، عرف.
7) نهجالبلاغه، خطبه 147.
8 و 9) فهرست غرو، ص 239 و ص 340.
10) فهرست غرو، ص 339.
11) مستدرک نهجالبلاغه، ص 157
12) نهجالبلاغه،خطبه 210.
13و 14 و 15) فهرست غرو، ص 340.
16) نهجالبلاغه، نامهی 53.
17) نهجالبلاغه، خطبه 6.
18) پیام امام، ج 1، ص 456 و 457