تاحالا دیدی وقتی انگشت رو میذاری کف دست نوزاد چه جوری محکم انگشت رو می گیره؟ الهی ششماهه ی اباعبدالله همونجوری دست رو بگیره…. من هم می گویم : تاحالا دیدین وقتی انگشتتونو میذارین کف دست نوزاد چه جوری محکم انگشتتونو می گیره؟ الهی ششماهه ی اباعبدالله همونجوری دستتونو بگیره….
حضرت علی اصغر(علیهالسلام) را«باب الحوائج»میدانند،گر چه طفل رضیع و کودک کوچک است، اما مقامش نزد خدا والاست.
مرحوم آیت الحق آیت الله حق شناس در عالم رؤیا امام حسین علیه السلام را دیده بود.
امام حسین علیه السلام به ایشان فرموده بودند : “حق شناس چرا به علی اصغر ما متوسل نمی شوی؟ مگه شما علی اصغر ندارید؟ آقای حق شناس هم در خواب عرض کرده بود که آقا صبر کنید روضه خوان صدا کنم. امام (ع) فرمودند نمیخواد به روضه خوان بگی، خودت روضه علی اصغر را بخوان.“
یکی از ویژگیهای آیت الله حق شناس که بسیاری از شاگردان و علاقه مندان او از آن آگاه بودند، مراتب ارادت وی به حضرت علی اصغر(ع) و استمداد از روضه ایشان است. ایشان برای برآورده حاجات توسل به این شیرخوار بزرگوار روضه ایشان را توصیه می فرمودند. لازم نیست که خیلی مفصل روضه خوانی شود. همین که با توجه به این باب الحوائج ششماهه بگویید:
السلام علیک یا علی الاصغر السلام علیک و رحمه الله و برکاته
یا
اَلسلام علیک یا علی بن الحسین الاصغر علیه السلام ، بِاَبی اَنْتَ و اُمّی و نفسی …
یا
السلام علیک یا علی بن الحسین الاصغر السلام علیکما و رحمه الله و برکاته
چگونه به حضرت علی اصغر(ع)متوسل شویم؟
چگونه به حضرت علی اصغر(ع)متوسل شویم؟
توسل آیه الله گلپایگانی به حضرت علی اصغر(علیه السلام):
به نقل ازواعظ محترم حجه السلام یثربی ایشان می گفتند : مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی یک روضه خوان مخصوصی داشتندکه هرزمان این روضه خوان دربیت مرجع بزرگوار بود نشان دهنده این بود که آقا یک مشکلی یاحاجت مهمی دارد
هر زمان هم که درخدمت ایشان روضه می خواند روضه حضرت علی اصغر(علیه السلام) رامی خواند. (حسن اشعری مداح معروف قم)
از مرحوم آیت الله العظمی میرزای قمی معروف نقل شده است که:
ایشان وقتی که مهمی ومشکلی برایشان پیش می آمد توسل به ذیل عنایت حضرت علی اصغر علیه السلام پیدا می کردند. ایشان دهه اول محرم روضه خوانی داشتند به هر یک از منبریها که می خواستند ذکر مصیبت کنند می فرمودند روضه حضرت علی اصغر امام حسین علیهما السلام خوانده شود.
یکی ازمنبریهای روضه خوان به او عرض کردآقادیگر شهدای کربلا هم سهمی دارند. میرزای قمی فرمودند می دانم ولی هر کدام از شهداءمی جنگیدند ویا حد اقل از خودشان دفاع می نمودند ولی حضرت علی اصغر علیه السلام قدرت دفاع نداشت.
هر چه دارم از حضرت علیاصغر علیهالسلام دارم
جناب آقای جلالی نقل کردند:
روزی درخدمت آقای مجتهدی )شیخ جعفر مجتهدی( بودم ایشان در حالی که بسیار منقلب بودند، تعریف کردند:
چند سال پیش که در قم بسر میبردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمیتوانستم از رختخواب برخیزم.
طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری و قمه زنی در منزل برپا بود. در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علیاصغر (علیهالسلام) شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنههایی را مشاهده کردم. از جمله دیدم سقف اتاق شکافته شد و نور عجیبی از آسمان به طرفم آمد به حدی آن نور شدید بود که از شدت آن چشمانم را بستم و بعد از چند لحظه که چشمانم را باز نمودم و سرم را بالا آوردم دیدم بانویی در حالیکه طفلی را در آغوش دارند در مقابلم نشستهاند.
در همان حال به من فهماندند که آن دو بزرگوار حضرت رباب و حضرت علیاصغر (علیهماالسلام) میباشند. سپس ایشان فرمودند: آقای جلالی هر چه که دارم و به هر کجا که رسیدهام از ناحیه حضرت علیاصغر (علیهالسلام) و توسل به ایشان بوده است.
اینجا بود که کلام ایشان با گریههای پی در پی قطع و مجلس به یک جلسه توسل مبدل گشت..
توسل اسرا به حضرت علی اصغر (ع) برای روشن کردن چراغ عزاداری
مرتضی سرهنگی در بخشی از کتاب «محرم در اسارت» مینویسد:
یکی ـ دو هفته مانده به ماه محرم، فرماندهان اردوگاه، ارشدها را میخواستند و با توپ و تشر، آنها را تهدید میکردند که به افرادتان بگویید عزاداری نباید بکنند؛ چون در قانون اساسی عراق چنین چیزی نیست و از این حرفها.
تهدید و هارت و پورت عراقیها، چه بود و چه نبود، عشق به امام حسین (علیه السلام)، با خون و گوشت و پوست آزادهها عجین شده بود و به همین دلیل، ما نیز از هفتهها قبل از رسیدن محرم، مانند محرم کشورمان، خود را آماده میکردیم، برنامهریزی میکردیم، مداحها تعیین شدند، شعرا، نوحههای مذهبی میسراییدند و با دقت و مراقبت، مراسم نوحهخوانی وسینهزنی انجام میشد.
گاه، از روی ذوق و گاهی هم برای فرار از دام مراقبتهای ویژهای که سربازان میگذاشتند، بچهها به دستههای چهار – پنج نفره تقسیم میشدند و هر دستهای برای خودش مداحی داشت و نوحهای و سینهای، این، روش خوبی بود و حتی یک بار نیز که سربازها پی به آن بردند، به فرمانده اطلاع دادند که او چون جو را آرام تشخیص داد، زیاد مته به خشخاش نگذاشت.
تزیین آسایشگاهها مناسب با ماه محرم، از دیگر مراسم رایج در اسارتگاهها بود که به دست عاشقان حسینی انجام میشد. برای تزیین، پتوهای سیاه رنگ انتخاب و با صابون روی آنها جملههایی مانند «السلام علیک یا اباعبدالله» و… نوشته میشد.
بهترین خاطرهای که از محرم در اسارت دارم، به آن سالی برمیگردد که عراقیها طبق عادت هر سالهشان، روز هفتم و هشتم محرم به همه آمپولهایی تزریق میکردند تا ایرانیها نتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری کنند. این کار شیطانیشان هر سال خوب نتیجه میداد و غیر از چند نفر که به «لطایف الحیل» از زیر تزریق آمپول، جان سالم به در میبردند، بقیه چنان تب میکردند که تا چند روز در جا میافتادند.
آقا فرمود: چرا به آیت عظمای کربلا متوسل نمی شوی؟ ایشان عرض کرده بودند: آقا آیت عظمای کربلا کیست؟ فرمودند: آقا قنداقه علی اصغر (علیه السلام ) را از زیر عبایشان بیرون آوردند و…
آن سال، دیگر تجربه کافی به دست آورده بودند و اسامی افراد از روی لیست میخواندند و حتی یک نفر نیز نتوانست از نیش سوزن آمپول در امان بماند. حتی بین بچهها شایع شده بود که درصد آمپول امسال، چند سیسی بیشتر از سالهای پیش است.
۱۶توسل به حضرت علی اصغر (ع)
وقتی عراقیها به آسایشگاه ما آمدند، همه بچهها به حضرت «علیاصغر(علیه السلام) » متوسل شده، نجات خود را از آن دردانه کوچک امام حسین (علیه السلام) خواستند. قلب پاک بچهها و نام پربرکت آن طفل خاندان پیامبر چنان اثر معجزه آسایی داشت که هیچ یک از بچهها- به جز یکی دو نفر که بیماری کم خونی داشتند – تب نکردند. عراقیها که میدانستند آمپولها کار خودشان را خواهند کرد، دیگر به سراغ آسایشگاه ما نیامدند و ما با خیال راحت، آن شب، چراغ عزاداری حضرت حسین (علیه السلام) را روشن کردیم.
صبح که شد، دکترهای عراقی از جریان خبردار شدند. آنها به آسایشگاههای دیگر رفتند و دیدند که تمام افراد آنها تب کرده و درجا افتادهاند؛ اما افراد آسایشگاه ما سرحال و قبراق هستند. بین خودشان بگو مگویی شده بود که نگو! از طرفی تعجب کرده بودند و از طرف دیگر نمیتوانستند قبول کنند که توسل به ائمه و خاندان عصمت، کارهای نشدنی را شدنی میکند.
نظر از: مدرسه علمیه الزهرا شهرستان صحنه [عضو]
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات